یادداشتهایی برای تو

ساخت وبلاگ
من که با عکس تو این قدر به هم میریزم 

گر به آغوش من آیی به یقین می‌میرم

 

پ.ن:یه روز حکایت شب میلاد حضرت زینب و روزهایی که بر من گذشت رو برات مینویسم...۳۱ فروردین هشتاد و نه بود...

یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

امروز با اختلاف یکی از بهترین روزهای این چند ماه بود. فارغ از هر دغدغه ای، بی‌پروا، آزاد آزاد آزاد...حس رضایتی که مدتها بود به این شیرینی تجربه‌اش نکرده بودم. امروز چند ساعتی رو به زیارت استادم رفته ب یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

دلم خیلی پر بود خیلی خون بود خیلی زار بود هی غر زدم, هی ناله کردم هی بیتابی کردم هی گفتم و اشک ریختم و اشک ریختم و گفتم. هیچ چی نگفت هیچ چی ! دریغ از یه کلمه!

گفتم : ببخشید اعصابت رو خرد کردم فکر کنم حالت خوب نیست حوصله ت نمی رسه .خداحافظ.

بهم اصرار نکرد حرف بزنم اصرار نکرد بمونم .اصرار نکرد آرومم کنه حتی اصرار نکرد...

فقط یه چیزی گفت: حال من به حال تو وصله ...

آروم شدم ,آروم آروم آروم... 

یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

اینجا هوا سرده ولی برف نمیآد نمیدونم چند وقت بود یا چند سال که کُشتم خودم و تا توجهت جلب بشه بهم تا نگام که میکنی آب شدن قند تو دلت را تو چشات ببینم. آخ که نمیدونی چقدر رسیدن به این لحظه که بدونم تو د یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

نشستم با خودم حرف میزنم ازت میپرسم چی شد یهو فکر کردی عاشق منی. جوابی ندارم به خودم بدم. یه کم که فکر میکنم میبینم هیچ چیز خاصی نبوده اونوقتها که تو بخوای بابتش عاشق من به شی. ازت میپرسم خب مگه میشه ه یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 121 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

بعضی حرف ها را نمی شود علنی زد نمی شودصریح گفت نمی شود خیرگی کرد و بی مقدمه زد بعضی وقت ها باید بعضی ها را از خاطراتت نه از ذهنت بکشی بیرون بنشانی مقابل خودت دقیقا رو به رو دقیقا چهره به چهره چشم در چ یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 114 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56

این پستها ادامه دارند. خیلی تلاش کردم آشفته ننویسم.  به خاطر حق مالکیت معنوی رمز دار مینویسم. تردیدها زخمها لب باز کرده اند...

یادداشتهایی برای تو...
ما را در سایت یادداشتهایی برای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت: 13:56